• وبلاگ : روزهاي پيشِ رو...
  • يادداشت : روبرو شدن با خطرات!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    جيييييييييغ! يهو ذوق کردم يه لبخند گنده نشست رو صورت ِ شاااااهم! ;)
    بي جنبه م ديگه! :))


    اين حرفا کدومه دخترم :*
    پاسخ

    اين که خصوصي نيس؟هس؟ زده بود 1 نظر خصوصي..بازش کردم اين اومد!/:* :)
    آهان خب اگرم کتابي چيزي نداره که هيچ، شايدم بشه همين طوري اسم برد ازش. من حالت کلي رو گفتم، وگرنه اصن نمي دونستم طرف کيه خب :))
    پاسخ

    گويا تو اشتباهي اومدي زمين. اگه يچيزي پيش مياد که خلاف ميلته ناراحت نشو، اخلاق ما زميني هاس، يو بايد بين فرشته ها ميموندي
    + مينا 
    گفت ما هم رسم نداريم :)) دختر ميديم که رسم نداريم، دختر ميگيريم به رسم اونا عمل ميکنيم. ولي اينکه تولد و يلدا و اينا داشته باشن ندارن
    ميخواستمش بزنمش :|

    ولي سختگيرياشون به جديت شما نيست

    بعضي چيزا که خصلت خودشه، ممکنه منم داشته باشم ولي اينکه رسم و عرف باشه نه
    پاسخ

    خب البته بايد از ديد کسي که باهاشون تعامل جدي داره بپرسي. اونروز داشتم فکر ميکردم اگه با خود سيندرلا حرف بزني شايد فککني اصلا هم عجيب غريب نيس خيلي هم مرتب و طبيعيه/ قال يک تهراني: نوروز که مال زرتشتي هاس :/ :X
    ايني که تصحيح کردي:

    Vage, L. and L. Iselid. (2010). News Search, Blogs and Feeds A toolkit. Cambridge: chandos publishing.

    هم درسته، فقط بايد نام کتاب رو ايتاليک بذاري که درستش کردم.
    پاسخ

    آآآخ راس ميگي ايتاليک يادم رفته بود... واي خيلي حواسپرتممممممممممممممممممممممممممم
    آهان فهميدم.

    خب اينجا بايد cite کني از کتاب/مقاله ي جان برگر. توي منابع آخر کتاب، بگرد و مشخصات کتاب يا مقاله ي برگر رو پيدا کن. بعد آخر جمله اين طوري نوت بده:

    (Bargar, 1999, p. 10, cited in Vage and Iselid, 2010, p.135)

    اين سال 1999 و صفحه ي 10 رو الکي از خودم نوشتما، تو درستش رو بنويس.
    اما در اين صورت، ديگه کتاب برگر رو توي منابع آخر نمياري، چون مستقيماً ازش استفاده نکردي.
    حالا دو تا مسئله هست، تو ممکنه توي منابع آخر کتاب شماره صفحه کتاب برگر رو پيدا نکني. در اون صورت در بدترين حالت مي شه الکي يه شماره صفحه بذاري :| که البته کار بدي ه :دي
    تو خود کتاب اين دو تا جناب که توي دستته، يه کم قبل يا بعد از اين نوشته هايي که از برگر نقل کردن، شماره صفحه اي که توي کتاب/مقاله برگر اومده رو ذکر نکردن؟

    يه چيز ديگه اي هم هست. اسم کتاب/مقاله برگر رو از آخر کتاب پيدا کن، و توي کتابخونه و نت سرچ کن، ببين اگر بتوني کتاب/مقاله رو پيدا کني که بهتر هم مي شه، اين طوري يه منبع هم به منابعت اضافه مي شه.
    پاسخ

    اوممم اخه برگر به قيافش نمياد کتاب داشته باشه...يکي بوده که تو زمينه وبلاگ برنامه مينوشته و اينا ولي راس ميگي بگردم ببينم شايد يچي داشت. مرسي:)
    آخه ببين، براي اون پاراگراف طولاني ه، انگار اولش از يه کسي ديگه (John barger) نقب قول کردي و نه از اون دو تا. هوم؟

    پاسخ

    خب جان برگر هم تو همين کتابه بود... ننويسم؟ بايد برم کتاب خود جان و پيدا کنم؟خب اگه کتاب نداشت چي! نقل قولم ازون دوتا بود ولي جمله ش با جان شرو ميشه
    واااااااااي ميناااااااا چي مي گيييييي؟
    از کجا فهميدي؟ پرس و جو کردي؟ تو که مي گفتي يه مدل ديگه س.

    واي پس نذاريم اينا با هم آشنا شن، ديگه اگه يه درصدم به حقانيت اخلاقاي خودشون شک داشته باشن، مطمئننننن مي شن :))


    پاسخ

    طرف من که ي درصد هم شک نداره/چندوقت ديگه مينا با دمپايي روفرشي مياد نت!
    + مينا 
    يه خبر بد دارم















    همکلاسيمم که تهراني اصيله











    دقيقا مثل ايناست



    واي افسرده شدم :(((((
    پاسخ

    :| همه چيش؟ :)))) مبارکه خخخخخخخخ به يک پسر تهراني اصيل که قصد خارج رفتن هم داره نيازمنديم خخخخخخ
    من خيييييييييلي باحالم نه؟!!p;"

    عاشقتم دخترم ;))
    :*

    "هرچندوقت يبار بيا بشين سبزي پاک کنيم بيشتر يادم کني :))"

    راستي بذار بگم دو سه شب پيش به مينا چي گفتم :))
    اون همکلاسيش بود که مي خواست ازدواج کنه اما نمي شد، بعد داشت مي گفت اينا تهراني اصيل هستن، يهو به ذهنم رسيد که اين دو تا خانواده تهراني رو به هم برسونيم :سوت
    اين طوري متوجه مي شن که بقيه مردم، حتي تهراني هاي اصيل، مثل اونا نيستن :))
    اگه موافقي که بفرستيمش خواستگاري يه بنده خدايي :سوت
    پاسخ

    اگه طرف بخواد بره خارج من موافق ترم ! سوووووووووووت:))
    براي مورد دوم، يني اول و آخرش که پارافريز شده رو هم مي خواي منبع بدي ديگه؟ از زبون خودت که نيست؟ يا هست؟
    اينو که گفتي، جواب دقيق تر بهت مي گم، چون الآن براي قسمت اول پاراگراف نمي دونم مي خواي منبع بذاري يا نه.

    اما به عنوان نکته ي ويرايشي ِ نقل قول هاي بعدي، بازم من نمي دونم براي اون دو تا نويسنده، اينا اسم و فاميلشونه، يا صرفاً فاميل، يا چي؟ آخه اسمشون يه کم عجيب غريبه به نظرم :))
    اما در کل وقتي دو تا نويسنده داري، توي منابع آخر که اون طوري که پايين گفتم مي نويسي. اما براي نوت دادن توي متن، ديگه فقط فاميلاشونو مي نويسي. اين طوري:
    Alavi and Ghaffarsamar (2010, p.135) mentioned that

    براي آخري هم اين طوري:
    around the world (Alavi and Ghaffarsamar (2010, p.135).
    يني چون اينارو آخر جمله آوردي، اسم ها رو هم بايد توي پرانتز بياري. و اين که آخر جمله ت نقطه نذاري، بعد که پرانتز رو باز کردي و بستي، اون وقت نقطه آخرخط رو بذاري.

    يهو تو متنت اسم اين جناب ها رو اشتباهي ننويسيا :))))) من چون از اون اسما سردرنميارم با اينا مثال زدم :))
    پاسخ

    نه اولشم از زبون من نيس./خيلي مرسي اين نکته رو خيلي دوس دارم ! آخه خيلي اسمشو تو متن آوردم بعد نميدونستم چجوري بنويسم هي قرمزش کرده بودم بعد ويرايش کنم./مرسييييييييييييييييي /اتفاقا اولش اومدم کپي کنم همينارو :سووووووت!:))
    براي مورد اول:
    Lars Vage & Lars Iselid. (2010). News Search, Blogs and Feeds A toolkit. Cambridge: chandos publishing.
    خب ببين، اين نويسنده ها، من متوجه نشدم که اسم کوچيکشون چيه و فاميلشون چيه. پس مثال ديگه اي ميارم، خودت اينارو طبق اون درست کن. در کل وقتي دو تا نويسنده داري، اين طوري مي ذاري:

    Alavi, M. and R. Ghaffarsamar

    يني: فاميلي نويسنده اول، حرف اول اسمش. and حرف اول اسم کوچيک نويسنده ي دوم، فاميلش.
    يني براي نويسنده دوم ديگه ترتيب اسم و فاميل عوض نميشه.

    حال کردي با اسم استادات مثال زدم؟ :پي
    اسم کوچيک غفار رو نمي دونستم، سرچ کردم :))))
    پاسخ

    Vage, L. and L. Iselid. (2010). News Search, Blogs and Feeds A toolkit. Cambridge: chandos publishing./////////درست شد؟نقطه گذاريم درسته؟/ اسم کوچيکشون مث همه نويسنده هاش!/آره جا خوردم مثال خوبي بود :) تلاش شما شايسته تقدير است p;))
    "اشکال نداره يو بازم کنکور شرکت ميکني و آنگاه من بهت ميخندم ...يوهاهاهاا"

    فعلاً که از تصورشم وحشت مي کنم :/
    نوچ، حسش نييييييست :))
    پاسخ

    دکترا که ترس ندارهههههه///////////////// گويا اينو ببين...هم اولش هم اخرش از همون صفه کتاب پارافريز شده...چجوري منبع بدم که خوب باشه؟ وسطشم نقل مستقيمه:John barger maintained a website called Robot Wisdom. Then he coined the term \weblog\ for websites like his own that provided links with commentaries and news filtering. Lars Vage & Lars Iselid (2010, p.135) mentions that, "in 1998 he estimated that there were some 30 websites doing this kind of thing and he also wrote that they seemed to form a social network, linking to each other." Some believe that it was the starting point of blogosphere of million blogs we have today around the world. Lars Vage & Lars Iselid (2010, p.135)////////////////////////////من خيييييييييلي باحالم نه؟!!p;
    ديروز رفته بودم دمپايي روفرشي بخرم، کلي يادت بودم! :پي
    پاسخ

    :))) هرچندوقت يبار بيا بشين سبزي پاک کنيم بيشتر يادم کني :)) گويا اينو چجوري بايد بنويسم دوتا نويسندس://///////Lars Vage & Lars Iselid. (2010). News Search, Blogs and Feeds A toolkit. Cambridge: chandos publishing.
    + مينا 
    صورتت چاق شده :))

    خخخخخخ


    همينايي که ريحانه گفت
    انشالله خودتم بموني
    پاسخ

    جدي؟ اين تغييري ه که باهاش ذوق ميکنم:)) نظر لطفتونه :) ايشالا
    اختيار داري گلم، در مقايسه با شوما من جوجه مترجمي بيش نيستم ;)
    پاسخ

    اگه يو جوجه اي پس من حتما ريزگردم!:))
       1   2      >