سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستم راندن بر بندگان بدترین توشه است براى آن جهان . [نهج البلاغه]
روزهای پیشِ رو...

های

جمعه سبزی گرفتیم برای اولین بار!:) سبزی قورمه و من اولین تجربه شناخت سبزی ها رو بطور مستقلاً (!) تجربه کردم.. تا بحال خب همش از ذخیره یخچال که به همراه جهاز با ما آمده بود فیض می بردیم. گرچه مامان همچنان اشتیاقی در فرستادن انواع و اقسام خوراکی ها دارد که سبزی نیز یکی ازین اقلام است. و چندی ست سعی میکنم ازین کار جلوگیری نمایم نقطه!

تا کاری رو خودم انجام ندم نه لذتی برام داره نه یاد میگیرم. در نتیجه این مدت کمی خشانت یا شایدم جدیت داشتم که مامان وارد آشپزخونمون نشه (برای شستن ظرف یا جاسازی مواد و اغذیه!!:)) و نتیجتاً سبزی را خریدیم! اما ...

اما این سبزی تا آخر شب پاک کردنش موند، چون هی این ور اونور بودیم. آخر شب پاک کردن و شستن سبزی بود و من و کلی خستگی ... خورد کردن و سرخ آن نیز به شنبه موکول شد. تا به این سن هربار که سمت خورد کردن سبزی رفته بودم بلا استثناء دستم و بریده بودم و این معجزه بود که این بار این اتفاق نیافتاد. موقع خورد کردن بود که یکهو متوجه شدم ای داد بیداد نباید تره و جعفری و گشنیز و با هم می شستم، چون تو دستور آشپزی ای که این بار میخواستم امتحان کنم هرکدوم و تو تایم جدایی باید به غذا اضافه کرد و نشستم تره ها رو از سبزی جدا کردم:|

اعتراف میکنم خورد کردن سبزی تا اینجا سخت ترین کاری بوده که تو زندگی مشترک انجام دادم و چندین بار وسطش گفتم "چقددد سختهههههه" :)) چاقوم انگار تیز نبود ، شایدم این تخته گوشت های شیشه ای به درد این کار نمیخورن، نمیدونم خلاصه من سختی کشیدم :))

خداروشکر از گورمه سبزی م راضیم، به قیافش نمیاد بد شده باشه، امیدوارم طعمشم خاص شده باشه...

امشب، یکشنبه شام گورمه داریم....ل

وای گشنم شد .... از دیروز دارم تلاش میکنم کم بخورم. دیشب چنتا بیشتر کوکو نخوردم. نهار هم یه تیکه کیک مرغ کوچولو... امروز نهار هم یه کاسه بورانی...فردا هم شاید شروع کنم به روزه گرفتن و روزه هامو بگیرم...

انشالله خداوند کمک نماید فردا اگه 6 صبح از خونه بیام بیرون فقط میتونم بیام با ماشین کتابخونه وگرنه احتمالا نیام.:|

ولی من میام! انشالله


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سارا 93/9/9:: 3:40 عصر     |     () نظر