نظرات ياداشت چي بگم خبببب - روزهاي پيشِ رو...

يادته اون دخترعمم که گفتم بله برونش همزمان با تو بود؟ حالا اينو مثال دارم مي گما، چون جديدترين عروس/داماد فاميله. اون روز شنيدم يکي از اقوام داشت مي گفت که فلاني مي گه داماد چرا خونه ش اينقده کوچيکه (نمي دونم 60 متر انگار) اونم جنوب شهر (تهرانن).

عصباني شدم و گفتم باباااااا به کسي چه! اولاً اين که خداروشکر مستأجر نيست، بعدشم الآن پولش رسيده اينو بخره، پس فردا ان شاءالله بزرگش مي کنه! دو سال ديگه مي ره يه محله ي بالاتر! بابا بذاريد مردم نفس بکشن! بذاريد اول زندگي دلشون خوش باشه! واقعاً به کسي چه! (البته اين طوري که نگفتم، يه کم مؤدبانه تر خخخ)

مي دوني، من نمي گم آدم همه چي رو دست پايين بگيره، اتفاقاً آدم بايد جاه طلبي هم داشته باشه! اما بايد واقع بين هم باشيم و آروم آروم رشد کنيم! بعدشم واقعاً زندگي من نوعي به کسي ربطي نداره!

يا مثلاً جهيزيه! مثلاً اون ظرف 800 تومني که تازه چند تا هم بايد باشه، واقعاً به چه درد تو مي خوره اول زندگي؟ اينو درباره ي تو نمي گما! دارم مثال کلي مي زنم. الآن به تو يا پدرت فشار بياد که مردم نگن چرا دکور و ويترين خونش فلان بود؟ مثلاً نمي شه همين رو دو سال ديگه با همديگه بريد بخريد؟

نمي گم تو نخري ها، فقط دارم مي گم رسم و رسوم و حرف مردم کارها رو سخت مي کنه.. آدم رو داغون مي کنه.. به خدا گاهي حرف مردم سر اين چيزا آدمو له مي کنه.

پاسخ

خودشم هي ميگه برا چي انقد مامان اينارو به زحمت ميندازي؟بعد ميخريم. ولي نميتونم به اين حرف بشينم که. البته يکمم بخاطر کم تجربگيمه...هنوز نميدونم چي بگيرم چي نگيرم چي و چجوري بگيرم. خيلي گرونيه. به خودم باشه اول زندگي خيلي چيزارو نميگيرم بخدا... نه که بگم بعد اون بخره و زرنگ بازي فقط يهو اين همه خرج کردن خيلي بده...واقعا سخته