وبلاگ :
روزهاي پيشِ رو...
يادداشت :
من خ.ن.گ استم!
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ريحانه
اي بابا اين حرفا چيههههه! ببين ازش دور افتادي، طبيعي ه که يادت رفته باشه. دوباره راه ميفتي عزيزم. / منم يک ماه پيش داشتم فکر مي کردم کاش مي شد ترک تحصيل کنم :))))) بي خيال بابا :) // من يه چند روزي احتمالاً تهران باشم. امروز که گذشت، بعدش کي مي ري کتابخونه که بيام يه کم مشااااااااوره بدم بهت خخخخخ (ازبس گفتي خودمو جدي گرفتم :دي) ... نه خب ببين، حقيقت اينه که از موضوع تو و کارت هيچي نوفهمم و ممکنه هيچ کار خاصي نتونم بکنم و هرچه بيشتر پي به بيسواديم ببري :)) اما در رابطه با همون پروسه ي نوشتن بالاخره ممکنه يه چيزايي بلد باشم. من فردا تا قبل از ظهر يوني کار دارم، اما اگر بخواي بعدش مي تونم بيام کتابخونه، خوبه؟
پاسخ
مرسي:)نه تا قبل از دفاعت هيچي بهت نميگم !p; التمااااااااااااس نکن! خخخخ جدي ميگم فعلا کاري ندارم اصن. بعدش مشاوره ميگيرم ازت. روزاي زوج اصولا کتابخونه نيستم :( چون آوردن بار و بنديل و اين نوتتتتتتت بوک اونم بدون هرگونه کيف مناسبي تو اتوبوس کار بس زشتي است. مرسيييي:*